On the same day Ms.Thimson (Project manager of Palinure International) talked about Palinure Entertainment and their plans for future and akso asked everybody to help company in this project much more than before
باز هم روز دوم با اجراهای سنتی زیبایی از فرهنگ غنی تایلندی بخش های میان برنامه جذابیت های خود را به همراه داشت ... اما باز هم برنامه ادامه داشت ...
در همین روز خانم تیمسن (مدیر پروژه های کمپانی پالینور) در مورد تاریخچه اینترتینمنت (سرگرمی) و برنامه های آتی کمپانی برای گسترش و نوسازی آن در سال 2010 صحبت کرد و از همگان ، همکاری با کمپانی در پیشبرد این پروژه را خواستار شد.
نکته جالب در این سمینار پر بودن مفاهیم کلیدی در آن بود همانطور که در عکسها قابل مشاهده است تمام لیدرها همواره مشغول نکته برداری از تمام جنبه های صحبتهای سخنرانان بودند.

Another remarkable point is how leaders took notes on almost everything said in the seminar.
Last day of an unprecedented seminar opened up by John again. However, this time leaders were bestowed the opportunity to ask Mr. Fogg any questions they had in their mind. Mr. Fogg spent almost two hours discussing questions.
Then Sean came to have his words with the audience. An unforgettable part of his speech was the reading he had prepared about the dash line on a man’s gravestone. It was a moving story on how we should deal with the dash which in fact represented our life.
Then Dale came on stage to give everybody a shocking story. It turned out that it was his. His story plain showed everybody that he was there by choice. Then he left everything on the table as he suggested it to everybody to do the same in their lives. The third day was all about surprises. Mr. Dale gave everybody a memento. It was a key. It was a key mounted with a message and a piece of his heart. It was a heart that had prayed for everybody the night before. It was his.
On the third day the chief members were rewarded with their gifts and awards and also some received a copy of Fogg’s new books (Its Time For Network Marketing) with his signature
روز آخر سمینار هم با صحبتهای معلم افسانه ای نتورک ،جان میلتون فاگ، آغاز شد. در این قسمت ، به رهبران اجازه پرسیدن هر سوالی که در ذهنشان بود ،داده شد. آقای فاگ تقریبا دو ساعت کامل صرف بحث در مورد سوالات مطرح شده توسط لیدرها کرد و واقعا به زیبایی سوالات لیدرها را پاسخ گفت .
آقای شان در روز دوم شروع به سخنرانی کردند از مهمترین و فراموش نشدنی ترین قسمتهای سخنان آقای شان متنی بود که در مورد نوشته های روی سنگ قبر انسان تهیه شده بود ، داستان چگونگی مواجه شدن با خط تیره روی سنگ قبر که گویای کل زندگی است، و چقدر زیبا و نکته سنج این داستان نوشته شده بود.
بعد از آن آقای دیل آمدند روی صحنه ، برای همگان داستانی شوکه کننده را تعریف کنند ، در نهایت متوجه شدیم داستان زندگی خود ایشان بوده است .داستان او به وضوح به همگان نشان می داد که ایشان به انتخاب خود به این میزان رشد کرده اند ...سپس ایشان تمام تجربیات خود را در مورد زندگی صادقانه در اختیار بقیه قرار دادند و به آنها استفاده از این تجربیات را توصیه کردند.
روز سوم تماما شگفتی بود، آقای دیل به همه حضار هدیه ای داد ، هدیه اش یک عدد کلید بود ،یک کلید که همراه یک پیام و بخشی از قلب بزرگ این مرد مهربان بود . این همان قلبی بود که شب قبل برای کل این جمع آرزوهای بزرگ کرده بود.
در روز سوم لیدرهای اول کمپانی از دست نماینده آقای گاردنر لوح تقدیر و یک کپی از کتاب جدید آقای جان میلتون فاگ ،الان زمان نتورک مارکتینگ می باشد، با امضای خود ایشان دریافت کردند ...در متن نوشته شده به دست خط آقای فاگ ، اغلب به زیبایی از لیدر ها برای اینکه نتورکر شده اند تشکر شده است ...

Also, there were four of the leaders that were given time to have their words with the audience. Their speech gave the main speakers of the seminar such an impact that they asked the audience to let them have their time to give their special compliments to the leaders.
چهار نفر از لیدرها فرصت این را پیدا کردند که برای شنوندگان سخنرانی کنند ،چنان سخنرانی تاثیرگذاری انجام دادند که سخنرانان اصلی سمینار خواستار دادن وقت مازاد به آنها برای ادامه مطالبشان شدند.
آقایان فاگ ، دیل، شان، راسل، دیوید گاردنر و خانم تیمسن هدایایی به رسم یادبود از طرف تیم های مختلف شرکت کننده در سمینار دریافت کردند که جدا دست بچه ها درد نکند سنگ تمام گذاشتن ...
Mr. Fogg, Dale, Sean, Russell and Mr. Gardner received gifts from the leaders. Finally all the team from company (Mr.Russel, Mr.Dale, Mr.sean and Mr.Tod) cut the second anniversary cake together. Like anything else in the second Palinure seminar the cake, too, came as a surprise, it was the biggest cake anyone in the seminar had ever seen
در انتها اعضای تیم کمپانی کیک یادبود دومین سال فعالیت کمپانی را بریدند، کیک هم مثل تمام چیزهای دیگر دومین سمینار شگفت آور بود، بزرگتربن کیکی بود که تا به حال همگان دیده بودند...


The second leadership seminar of Palinure was a legendary manifestation of a vision carried by many for two years. It set an example not only for those involved with Palinure, but for all the companies and individuals who decide to make a difference in the world. It was replete with seminal ideas, insightful knowledge, practical and theoretical techniques as well as a great deal of self development, goal setting workshop, pure sincerity and inspiration. Palinure, indeed, is for us all and it is not the end as promised before…
دومین سمینار رهبری کمپانی پالینور پیاده سازی افسانه ای از چیزی بود که به مدت دو سال در اذهان ساخته شده بود، این سمینار نمونه ای شد نه تنها برای کسانی که در کمپانی پالینور هستند بلکه برای تمام کمپانی ها و افرادی که تصمیم می گیرند دنیا را تغییر دهند. این سمینار لبریز از حجم زیادی از ایده های جدید بود، دانش حسی عمیق ،تکنیک های عملی و تئوری در رابطه با توسعه خودشناسی وتواناییهای فردی ،کارگاه تعیین اهداف ، صداقت خالص و الهام بخش ...همه و همه یکجا جمع شده بودند. با تمام این صحبتها پالینور اثبات کرد که متعلق به تمام کاربرانش است و این پایان راه نیست همانطور که قبلا وعده داده شده بود...
در آینده نزدیک متن کامل سخنرانیها را قرار خواهیم داد ...